صائب تبریزی
غزل 6001 - 6995
غزل شمارهٔ ۶۷۴۱: مرا از عشق داغی بر دل افگار بایستی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
مرا از عشق داغی بر دل افگار بایستی چراغی بر سر بالین این بیمار بایستی نمی شد فرصت خاریدن سر باددستان را به مقدار خرابی گر مرا معمار بایستی غلط کردم نیفتادم به فکر ظاهرآرایی به جای عقل در سر طره دستار بایستی نباشد تکیه گاهی غنچه را بهتر ز شاخ گل سر منصور را بالین ز چوب دار بایستی جنون را می نماید چون فلاخن سنگ دست افشان دل دیوانه ما بر سر بازار بایستی به آبم راند غفلت، ورنه این عمر گرامی را که در گفتار کردم صرف، در کردار بایستی دهان مور را پر خاک دارد بی زبانی ها مرا تیغ زبان چون مار بی زنهار بایستی نشد از چشم شوخ او نگاهی قسمتم هرگز مرا هم بهره ای زین دولت بیدار بایستی یکی صد شد ز تسبیح ریایی عقده کارم مرا از خط ساغر بر کمر زنار بایستی به تار اشک صائب می کشیدم ریگ هامون را به قدر جرم اگر تسبیح استغفار بایستی صائب تبریزی