صائب تبریزی
غزل 6001 - 6995
غزل شمارهٔ ۶۶۹۲: تابش برق و حیات مختصر باشد یکی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تابش برق و حیات مختصر باشد یکی جلوه آغاز و انجام شرر باشد یکی تلخی و شیرینی عالم به هم آمیخته است نوش و نیش این جهان مختصر باشد یکی در قناعت می شود هر ناگواری خوشگوار خاک پیش مور قانع با شکر باشد یکی دولت بیدار کوته دیدگان روزگار با گرانخوابی به میزان نظر باشد یکی خاکیان بی بصیرت بر زمین چسبیده اند پیش طفلان مهره گل با گهر باشد یکی با توکل فکر زاد راه کافر نعمتی است توشه و زنار ما را بر کمر باشد یکی هر چه از اندازه بیرون رفت دل را می گزد خون فاسد در بدن با نیشتر باشد یکی از گرانباری است کشتی را ز هر موجی خطر ورنه بر کف ساحل و موج خطر باشد یکی نیست از نازک خیالی قسمتم جز پیچ و تاب رشته جان من و موی کمر باشد یکی آخرت را جمع نتوان کرد با دنیای دون خوشه را نشنیده ای صائب که سر باشد یکی؟ صائب تبریزی