صائب تبریزی
غزل 6001 - 6995
غزل شمارهٔ ۶۶۸۶: بیش ازین آتش مزن در عالم ای جان کسی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بیش ازین آتش مزن در عالم ای جان کسی رحم کن بر تشنگان ای آب حیوان کسی می زند بحر از لب خشک صدف موج سراب چند خودداری کنی ای ابر نیسان کسی؟ چون کتان در هر قدم صد سینه چاک افتاده است زیر پای خود ببین ای ماه تابان کسی پیش ازان کز شکرستانت برآرد گرد مور تلخکامان را بپرس ای شکرستان کسی شد گلوی قمریان از اشک حسرت طوق دار سرکشی تا چند ای سرو خرامان کسی؟ چند زخم از بخیه زنجیر تقاضا بگسلد؟ مهر بردار از لب خود ای نمکدان کسی پیش ازان کز شرم خط بر رو گذاری آستین عقده ای بگشا ز کار نابسامان کسی دیده کنعانیان از انتظارت شد سفید خیمه بیرون زن ز مصر ای ماه کنعان کسی در بهاران خاطر بلبل بجو، تا در خزان بینوایی کم کشی ای باغ و بستان کسی دست تاراج خزان در آستین (تا) غنچه است یاد کن ما را به برگی ای گلستان کسی می تواند ملک عالم را به آسانی گرفت لشکر دل گر بود صائب به فرمان کسی صائب تبریزی