صائب تبریزی
غزل 6001 - 6995
غزل شمارهٔ ۶۶۸۲: شوق اگر شهپر شود پروا نمی دارد کسی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
شوق اگر شهپر شود پروا نمی دارد کسی همچو موج اندیشه از دریا نمی دارد کسی مریم خاموش عیسی را به گفتار آورد با لب گویا دل گویا نمی دارد کسی ما و صحرای جنون، کز خاک اگر جای گیاه سرزند تیغ زبان پروا نمی دارد کسی نیست ممکن چون صدف گنجینه گوهر شود تا نظر بر عالم بالا نمی دارد کسی مستی دیوانگان از خود بود چون چشم یار چشم بر کیفیت صهبا نمی دارد کسی لطف حق ما را زدنیای دنی دارد دریغ ورنه دنیا را دریغ از ما نمی دارد کسی جز خط تسلیم کآنجا سیر گردد منتهی ساحل دیگر درین دریا نمی دارد کسی تن به پیچ و تاب ده صائب که چون موج سراب اختیار خود درین صحرا نمی دارد کسی صائب تبریزی