صائب تبریزی
غزل 6001 - 6995
غزل شمارهٔ ۶۶۶۰: ای ز روی آتشینت هر دل آتشخانه ای
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای ز روی آتشینت هر دل آتشخانه ای از لب میگون تو هر سینه ای میخانه ای آبروی خود عبث خورشید می ریزد به خاک کی سر ما گرم می گردد به هر پیمانه ای؟ حرف تلخ عاقلان ما را نمی آرد به هوش می کند هشیار ما را نعره مستانه ای ابر نیسان را ز استغنا کند خون در جگر در صدف آن را که باشد گوهر یکدانه ای شور محشر گر چه می ریزد نمک در چشم خواب بر گرانجانان غفلت می شود افسانه ای تیر بی پر در کمان آن به که باشد گوشه گیر نیست مرد آن را که نبود همت مردانه ای خاک پای بیخودی را سرمه گر سازم رواست می کند هر آشنا را معنی بیگانه ای این خمارآلودگان کوتاه بین افتاده اند ورنه باشد در گره هر قطره را میخانه ای حسن عالمسوز بی تاب است در ایجاد عشق دارد از هر ذره آن خورشیدرو پروانه ای لاله دلمرده بیرون آمد از زندان سنگ تو همان چون صورت دیوار، محو خانه ای کی نظر سازد به آب زندگی صائب سیاه هر که را چون لاله هست از خون دل پیمانه ای صائب تبریزی