صائب تبریزی
غزل 6001 - 6995
غزل شمارهٔ ۶۶۳۷: در مجمع ما نیست کسی را غم خانه
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
در مجمع ما نیست کسی را غم خانه چون ریگ روان قافله ماست روانه از هر دو جهان حاصل من ناوک آهی است مانند کمان پاک فروشم ز دو خانه رزمی است پرآشوب مصیبتکده خاک بشتاب که خود را بدرآری ز میانه چون تیر که در وصل کمان است گشادش باشد به میان رفتن من بهر کرانه با قامت خم حلقه به گوش در دل باش در بحر کمان روی مگردان ز نشانه در پرده شب نوش می ناب که دریافت عمر ابدی خضر به یک جام شبانه هر چند برآورده آن جان جهانم چون خانه ندارم خبر از صاحب خانه بس تیر سبکسیر که بر خاک نشاند هر کس که ز ثابت قدمان شد چو نشانه دل زود توان کند ز یاران مخالف خوش باش به ناسازی اوضاع زمانه جمعی که به معنی نرسیدند ز دعوی آشوب دماغند چو حمام زنانه فریاد که چون صورت دیوار ندارم صائب خبر از خانه و از صاحب خانه صائب تبریزی