صائب تبریزی
غزل 6001 - 6995
غزل شمارهٔ ۶۵۹۵: چه شبی بود که آن نرگس خواب آلوده
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چه شبی بود که آن نرگس خواب آلوده دست در گردنم انداخت شراب آلوده نکند طالع نامرد اگر کوتاهی می کشم پرده ازان روی حجاب آلوده باش تا پیش لب آرند ترا دلسوزان مکن آن دست نگارین به کباب آلوده از شفق چرخ کهنسال به می می غلطد من به می گر شدم ایام شباب آلوده بوسه از تشنه لبی سینه گذارد بر خاک تا شد از خط لب لعل تو تراب آلوده زردرویی کشد از قلزم رحمت فردا دامن هر که نگردد به شراب آلوده مپسند ای فلک پیر که چون صبح، شود از شفق موی سفیدم به شراب آلوده هیزم خشک به آتش چه تواند کردن؟ هیچ زاهد نشود از می ناب آلوده روز خود را نتوان کرد به نیرنگ سیاه حیف باشد که شود موی خضاب آلوده می بی آب بود آتش سوزان صائب لطف خوب است که باشد به عتاب آلوده صائب تبریزی