صائب تبریزی
غزل 6001 - 6995
غزل شمارهٔ ۶۵۸۷: مدان از بی نیازی طبع من گر سرکش افتاده
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
مدان از بی نیازی طبع من گر سرکش افتاده که از بی روغنی ها در چراغم آتش افتاده نهان در پرده تزویر دارد درد ناکامی به ظاهر می نماید رام، اما سرکش افتاده نگه دارم به قد خم چسان عمر سبکرو را؟ سروکار خدنگم با کمان پرکش افتاده مرو از ره به حسن باده لعلی که این گلگون به ظاهر می نماید رام، اما سرکش افتاده به مظلومان سرایت می کند فعل بد ظالم که از بیداد شیران در نیستان آتش افتاده مرا در بی قراری چون فلک معذور می دارد نگاه هرکه بر رخساره آن مهوش افتاده نیفتاده است بر خاک گلستان سایه اش صائب ز بس نخل بلند قامت او سرکش افتاده صائب تبریزی