صائب تبریزی
غزل 6001 - 6995
غزل شمارهٔ ۶۵۸۰: از دل سودایی ما آسمان رنگ است کوه
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
از دل سودایی ما آسمان رنگ است کوه از هلال تیشه ما آتشین چنگ است کوه بس که از فریاد من در سینه اش پیچیده درد با فلک از خشک مغزی بر سر جنگ است کوه عقل را عاجز کند کوه غم از گردنکشی زیر ران شهسوار عشق شبرنگ است کوه چرخ را ناسازی ما این چنین ناساز کرد ورنه با هر کس که آهنگ است، آهنگ است کوه بر تو از سنگین رکابی دامن صحرا شده است ورنه بر سیل بهاران سینه تنگ است کوه چهره کهسار لعلی از فروغ لاله نیست از شرار تیشه ما آتشین رنگ است کوه پیش کوه درد ما باشد سبک چون برگ کاه ورنه در میزان بی دردان گرانسنگ است کوه پیش ازین گر ناخن از فرهاد آتشدست داشت این زمان از تیشه ما آتشین چنگ است کوه از شکوه کوهکن چون سنگ طفلان شد سبک گر چه از تمکین سراپا عقل و فرهنگ است کوه بی شجاعت کار نگشاید بزرگان را به حلم در مقام بردباری تیغ در چنگ است کوه بی خبر از صورت احوال حسن و عشق نیست گر چه چون آیینه دایم در ته زنگ است کوه بادبان عیش را چون ابر برگردون رسان از فروغ لاله چندانی که گلرنگ است کوه نیست صائب هیچ کس محروم از احسان عشق گر چه از صحراست میدان صاحب اورنگ است کوه صائب تبریزی