صائب تبریزی
غزل 6001 - 6995
غزل شمارهٔ ۶۵۷۹: دل ز غفلت چون خودآرایان به رنگ و بو منه
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دل ز غفلت چون خودآرایان به رنگ و بو منه چون گل از هر شبنمی آیینه بر زانو منه نام خود را کوهکن کرد از سبکدستی بلند دست خود بر روی هم ای آهنین بازو منه بستر بیگانه را هر تار، مار خفته ای است جز به خاک ای زاده خاک سیه پهلو منه جوهر بیگانه ای این تیغ را در کار نیست بندی از چین جبین هر لحظه بر ابرو منه برنمی دارد شراکت، حسن یکتا آمده است چشم بگشا نام لیلی را به هر آهو منه بلبلان را دل به دست آور به شکرخنده ای از خجالت غنچه آسا دست خود بر رو منه پاس وقت صحبت نازک خیالان را بدار بی طلب در خلوت ارباب معنی رو بنه نبض جان را نیست جز دست مسیحا محرمی شانه ای غیر از دل صدچاک بر گیسو منه شیرمردان را کمی صائب فزونی جسته اند رتبه خود را برابر با سگ آن کو منه صائب تبریزی