صائب تبریزی
غزل 6001 - 6995
غزل شمارهٔ ۶۵۵۵: خامش گویا بود چشم سخنگوی تو
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
خامش گویا بود چشم سخنگوی تو نقطه بسم الله است خال بر ابروی تو خال سیه فام تو مرکز وحدت بود دایره کثرت است سلسله موی تو نعل در آتش نهد بر ورق برگ گل شبنم آسوده را شوق گل روی تو پنجه مرجان کند شانه شمشاد را از دل خون گشتگان سلسله موی تو عطسه پریشان کند مغز غزالان چین گر به ختا بگذرد نکهت گیسوی تو پرده گوش مرا چون ورق لاله کرد از سخن آتشین لعل سخنگوی تو گر نبرد شمع پیش پرتو رخساره ات شانه کند راه گم در خم گیسوی تو پرده بیگانگی چند بود در میان؟ سوختم، از جیب گل چند کشم بوی تو؟ تا اثر از ماه نو بر ورق چرخ هست قبله صائب بود گوشه ابروی تو صائب تبریزی