صائب تبریزی
غزل 6001 - 6995
غزل شمارهٔ ۶۵۳۳: چون سر زند ز مشرق زین آفتاب تو
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چون سر زند ز مشرق زین آفتاب تو صد شاخ گل پیاده رود در رکاب تو در پرده حرف گوی که تبخال بی ادب دندان نگیرد از لب حاضرجواب تو فردا که صبح حشر زند چاک پیرهن دست من است و دامن بند نقاب تو بر وعده های پوچ تو ما بسته ایم دل خوشتر بود ز چشمه کوثر حباب تو امروز باز خون که پامال کرده ای؟ خون می چکد ز حلقه چشم رکاب تو تعویذ چین حمایل ابرو چه می کنی؟ حسن ترا بس است نگهبان حجاب تو صائب هنوز اول جوش طبیعت است افسرده تر ز شیب چرا شد شباب تو؟ صائب تبریزی