صائب تبریزی
غزل 6001 - 6995
غزل شمارهٔ ۶۵۰۷: کشت بی خوشه خجالت کشد از روی درو
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
کشت بی خوشه خجالت کشد از روی درو مفکن ای تیغ اجل بر من بیدل پرتو گردش چرخ بدو نیک ز هم نشناسد آسیا تفرقه از هم نکند گندم و جو با لب خشک سکندر ز سیاهی برگشت یک دم آب به قسمت نفزاید تک و دو در شکستن حذر از شیشه فزون باید کرد لشکری را که شکسته است به دنبال مرو عشق از حال پریشان شدگان غافل نیست همه جا دیده خورشید بود با پرتو برق از تندی خود زود فنا می گردد نیست ممکن که نبازد سر خود تیز جلو سبحه از دست بینداز که بر دل بارست میفروش آنچه ز مستان نستاند به گرو چه بود دولت دنیا که به آن فخر کنند؟ گشت در غار ازین شرم نهان کیخسرو تازه عاشق نتواند که نگرید صائب بیشتر آب تراوش کند از کوزه نو صائب تبریزی