صائب تبریزی
غزل 6001 - 6995
غزل شمارهٔ ۶۴۸۸: از گرانجانی گران بر خاطر دنیا مشو
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
از گرانجانی گران بر خاطر دنیا مشو تا توان برداشت باری بار بر دلها مشو تا نمی در جویبارت چون سبوی باده هست بار دوش خلق از کوتاه دستی ها مشو تا توانی گوهر شهوار شد، از فکر پوچ چون کف بی مغز بار خاطر دریا مشو بادبان را کشتی پربار لنگر می کند روح را از نعمت الوان حنای پا مشو جمع کن چون غنچه اوراق دل از چین جبین چون گل بی درد خرج خنده بیجا مشو از جهان آب و گل بگذر سبک چون گردباد چون ره خوابیده بار خاطر صحرا مشو خوبه صحبت کرده را تنهایی از مردم بلاست خوبه تنهایی کن از همصحبتان تنها مشو روز اگر شان بزرگیهاست دامنگیر تو در دل شب غافل از دریوزه دلها مشو از سحرخیزی رسد شبنم به وصل آفتاب چشم بگشا، غافل از بیداری شبها مشو هر چه در آفاق باشد هست در انفس تمام سیر کن در خویشتن صائب جهان پیما مشو صائب تبریزی