صائب تبریزی
غزل 6001 - 6995
غزل شمارهٔ ۶۴۶۱: می زند ناخن به دل خار سر دیوار تو
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
می زند ناخن به دل خار سر دیوار تو چون تماشایی نظر بردارد از گلزار تو؟ دل نگردد چون خراب از جلوه مستانه ات؟ نقش پا رطل گران می گردد از رفتار تو هر که یک پهلو فتد، با او طرف گشتن خطاست برنمی آید کسی با تیغ بی زنهار تو چون دهم از شکوه دردسر ترا، کز نازکی گل گرانی می کند بر گوشه دستار تو می شود باریک سرو از رخنه دیوار باغ چون به سیر گلشن آید سرو خوش رفتار تو گر نباشد بر دلت مرگ پرستاران گران می توان مرد از برای نرگس بیمار تو مستی حسن ترا پیمانه ای در کار نیست دیدن آیینه باشد ساغر سرشار تو خنده گل در گلوی غنچه می گردد گره چون به شکرخنده آید لعل گوهربار تو از عرق تر می کند هر روز چندین پیرهن ماه کنعان از حجاب گرمی بازار تو سیر چون بیند ترا عاشق، که از لغزندگی دست و پا گم می کند نظاره از رخسار تو چون نسازد خانه تنگ صدف را سینه چاک؟ بحر تنگی می کند بر گوهر شهوار تو گر ز آب زندگی لب تر نسازد دور نیست هر که را دل زنده گردد صائب از گفتار تو صائب تبریزی