صائب تبریزی
غزل 6001 - 6995
غزل شمارهٔ ۶۴۵۷: از نگاه گرم گردد آفتابی روی او
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
از نگاه گرم گردد آفتابی روی او وز فروغ چهره آتش دیده گردد موی او همچو بوی گل که صد تو می شود از برگ خویش بیشتر ظاهر شود از پرده نور روی او در گریبان صبا مشتی عرق گردیده است نکهت پیراهن یوسف ز شرم بوی او با هزاران دست نتواند عنان دل گرفت سرو در وقت خرام قامت دلجوی او از گداز شرم با آن خیرگی گردد هلال بگذرد گر آفتاب شوخ چشم از کوی او چون صف مژگان دو عالم را کند زیر و زبر تیغ را سازد علم چون غمزه جادوی او می رود دایم سراسر در خیابان بهشت هر که را زخم نمایانی است از بازوی او می زند چون گل دو عالم موج آغوش امید تا کجا شمشیر خواباند خم ابروی ما نیست در دامان گل شبنم، که تا روی تو دید از خجالت آب شد آیین بر زانوی او چون تواند دیده صائب به گرد او رسید؟ خاک زد در دیده اختر رم آهوی او صائب تبریزی