صائب تبریزی
غزل 6001 - 6995
غزل شمارهٔ ۶۴۳۲: از داغ بود چهره افروخته من
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
از داغ بود چهره افروخته من گردد ز شرر زنده دل سوخته من چون آتش سوزان ز طرب نیست، که باشد از سیلی صرصر رخ افروخته من چون لاله ز می نیست مرا سرخی رخسار خون است شراب جگرسوخته من پوشیدن چشم است مرا خانه صیاد غافل مشو از باز نظردوخته من تا چشم کند کار، سیه خانه لیلی است در دامن صحرای دل سوخته من فریاد که چون غنچه پی سوختن دل شد مشت شراری زراندوخته من صائب کند از سایه خود وحشت صیاد رم کرده غزالی که شد آموخته من صائب تبریزی