صائب تبریزی
غزل 6001 - 6995
غزل شمارهٔ ۶۴۲۸: جانا که ترا گفت که ترک می و نی کن
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
جانا که ترا گفت که ترک می و نی کن؟ بردار لب از ساغر و خون در دل می کن بر کشتی می نامه نی باد مرادست ای مطرب کوتاه نفس، باد به نی کن تا چند پی کبک به کهسار برآیی؟ در پای خم امروز شکار بط می کن تا روی کند عیش و طرب، پشت به خم ده تا پشت کند محنت و غم، روی به می کن هان خضر، تو آب در میخانه بیفشان هان ای دم عیسی، تو هواداری نی کن یک جرعه بر این خاک سیه کاسه بیفشان قارونکده خاک پر از حاتم طی کن سنگ کف طفلان حشم زنگ برآورد بی درد، ز صحرای جنن روی به حی کن صائب همه کس گوش به فریاد تو دارد یک ناله جانسوز درین بزم چو نی کن صائب تبریزی