صائب تبریزی
غزل 6001 - 6995
غزل شمارهٔ ۶۳۸۴: غیرت کن و ز آه برافروز شمع خویش
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
غیرت کن و ز آه برافروز شمع خویش دریوزه فروغ ز شمس و قمر مکن خواهی که چون شکوفه ازین باغ برخوری با خاک ره مضایقه سیم و زر مکن پای حنا گرفته به جایی نمی رسد از خود برون نیامده عزم سفر مکن تا دیده ات ز نور یقین غیبت بین شود در عیب مردم و هنر خود نظر مکن این آن غزل که اهلی شیرین کلام گفت می در پیاله نوبت من بیشتر مکن در کارزار عشق حدیث جگر مکن با تیغ آفتاب ز شبنم سپر مکن بی بادبان سفینه به ساحل نمی رسد زنهار ترک ناله و آه سحر مکن جوش بهار آبله در خار بسته است ای سست رگ، ملاحظه از نیشتر مکن خون را نشسته است به خون هیچ ساده دل می در پیاله من خونین جگر مکن از ماجرای پشه و نمرود پند گیر در هیچ دشمنی به حقارت نظر مکن گر آه سردی از جگر اینجا کشیده ای از آفتابروی قیامت حذر مکن صائب تبریزی