صائب تبریزی
غزل 6001 - 6995
غزل شمارهٔ ۶۳۷۵: چون آفتاب و ماه نظر را بلند کن
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چون آفتاب و ماه نظر را بلند کن راهی که مشکل است ز همت سمند کن این راه دور بیش ز یک نعره وار نیست ای کمتر از سپند، صدایی بلند کن خون می خورد ز شوق لقای تو جوی شیر از تنگنای نی سفری همچو قند کن این کارخانه ای است که خون شیر می شود هر چیز ناپسند تو باشد پسند کن این ناخنی که بر جگر ما فشرده ای از بهر امتحان به دل سنگ بندکن ای آن که سنگ را به نظر لعل می کنی بخت مرا به نیم نظر ارجمند کن از دست خود مده طرف احتیاط را از گرگ بیشتر، حذر از گوسفند کن نقد دو کون در گره آستین توست بخت بلند خواهی، دستی بلند کن هر کس به قدر همت خود کرد ریزشی صائب تو نیز دانه دل را سپند کن صائب تبریزی