صائب تبریزی
غزل 6001 - 6995
غزل شمارهٔ ۶۳۷۱: دل را به هم شکن که فروزان شود ز حسن
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دل را به هم شکن که فروزان شود ز حسن کآیینه شکسته چراغان شود ز حسن گر تن دهد به کاوش مژگان اسیر عشق هر رخنه ای ز دل لب خندان شود ز حسن هر سینه ای که هست در او خارخار عشق بی منت بهار، گلستان شود ز حسن شورابه سرشک اسیران تلخکام شیرین چو آب چشمه حیوان شود ز حسن سنگ ملامتی که به خونین دلان رسد سیرابتر ز لعل بدخشان شود ز حسن هر آه سرد کز دل عشاق سر کشد سرسبز همچو سرو خرامان شود ز حسن بخت سیاه من چه عجب سبز اگر شود جایی که آه، سنبل و ریحان شود ز حسن صائب بهشت نقد که جویای اوست خلق مخصوص دیده ای است که حیران شود ز حسن صائب تبریزی