صائب تبریزی
غزل 6001 - 6995
غزل شمارهٔ ۶۲۸۳: لب به نیسان نگشاید صدف دیده من
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
لب به نیسان نگشاید صدف دیده من لنگر بحر بود گوهر سنجیده من از پر کاه جهان همت من مستغنی است التجا پیش خسیسان نبرد دیده من دل آزاد من و گرد علایق، هیهات خار خون می خورد از دامن برچیده من برق با سوخته خرمن چه تواند کردن؟ غم عالم چه کند با دل غم دیده من؟ نسبت من به غزالان سبکسیر خطاست نرسد سیل به گرد دل رم دیده من مژده وقت است که چون مور برآرد پروبال بس که از شوق تو پرواز کند دیده من به نسیمی ز هم اوراق دلم می ریزد به تأمل گذر از نخل خزان دیده من بر سر حرف میارید دل تنگ مرا مگشایید سر نامه پیچیده من خواب سنگین من از آب گرانتر گردید زنگ آیینه بود سبزه خوابیده من می کند جلوه پیراهن یوسف صائب پیش صاحب نظران دیده پوشیده من صائب تبریزی