صائب تبریزی
غزل 6001 - 6995
غزل شمارهٔ ۶۲۸۲: عاشق سلسله زلف گرهگیرم من
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
عاشق سلسله زلف گرهگیرم من روزگاری است که دیوانه زنجیرم من نکنم چشم به هر نقش سبکسیر سیاه محو یک نقش چو آیینه تصویرم من مرغ بی پر به چه امید قفس را شکند؟ ورنه دلتنگ ازین عالم دلگیرم من داد آرام در آغوش هدف خواهم داد در کمانخانه افلاک اگر تیرم من نشود دیده من باز چو بادام به سنگ بس که از دیدن اوضاع جهان سیرم من راست گفتاری من رایت اقبال من است همچو صبح از نفس صدق، جهانگیرم من در و دیوار شود بال و پر وحشت من نیست از غفلت اگر در پی تعمیرم من هست با مردم دیوانه سر و کار مرا دل همان طفل مزاج است اگر پیرم من بهر آزادی من شب همه شب می نالد بس که از بی گنهی بار به زنجیرم من گر چه صائب شود از من گره عالم باز عاجز قوت سر پنجه تقدیرم من صائب تبریزی