صائب تبریزی
غزل 6001 - 6995
غزل شمارهٔ ۶۲۷۹: خون پامال بود شبنم گلزار وطن
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
خون پامال بود شبنم گلزار وطن دهن گرگ بود رخنه دیوار وطن این زمان پنجه شیرست به خونریزی من خارخاری که به دل بود ز گلزار وطن سبزه در زیر سر سنگ ترقی نکند قدمی پیش نه از سایه دیوار وطن اول از گوهر من آب طراوت می ریخت خونم افسرده شد از سردی بازار وطن می زند دیده غربت به هوایت پر و بال چند چون کاه دهی پشت به دیوار وطن؟ به عزیزان وطن، یوسف خود را مفروش که زر قلب بود نقد خریدار وطن پیر کنعان نه غلط باخت که بینش را باخت واکند چند کسی چشم به دیدار وطن؟ سینه خویش به روشنگر غربت برسان تا به کی صبر کنی در ته زنگار وطن؟ در سفر محنت چه زود به سر می آید همه عمر به چاه است گرفتار وطن سرمه چشم بود خاک غریبی صائب همچو کوران چه کشی دست به دیوار وطن؟ صائب تبریزی