صائب تبریزی
غزل 6001 - 6995
غزل شمارهٔ ۶۲۷۰: پیش غافل سخن از پند و نصیحت راندن
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
پیش غافل سخن از پند و نصیحت راندن هست بر صورت دیوار گلاب افشاندن ابجد مشق جنون من سودازده است خط دیوانی زنجیر، مسلسل خواندن نیست ممکن که ز ریزش نشود دخل افزون دانه در خاک یکی صد شود از افشاندن عمر زود از دم نشمرده به انجام رسد ختم قرآن شود آسان ز ورق گرداندن نکشد پای به خواری ز در خلق حریص خیرگی را ز مگس دور نسازد راندن جز دل من که به افتادگی این دولت یافت نرسیده است به منزل کسی از واماندن ما که بهر تو شدیم از دو جهان روگردان از مروت نبود روی ز ما گرداندن چه شود گر شود از روی تو چشمی روشن؟ نشود روشنی شمع کم از گیراندن چون لب لعل تو آورد خط سبز برون؟ نشود آب گهر سبز اگر از ماندن نکند برگ نهان نکهت گل را صائب گشت بی پرده مرا راز دل از پوشاندن صائب تبریزی