صائب تبریزی
غزل 6001 - 6995
غزل شمارهٔ ۶۲۶۶: با گرانجانی تن دل چه تواند کردن
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
با گرانجانی تن دل چه تواند کردن؟ دانه سوخته در گل چه تواند کردن؟ خاکساری و تحمل زره داودی است شورش بحر به ساحل چه تواند کردن؟ راه خوابیده به فریاد نگردد بیدار پند با عاشق بیدل چه تواند کردن؟ سیل از کشور ویرانه تهیدست رود باده با مردم عاقل چه تواند کردن؟ سخت رو از دم شمشیر نگرداند روی سخن سرد به سایل چه تواند کردن؟ ایمن است از خطر پرده دران پرده غیب خار با آبله دل چه تواند کردن؟ هر سر خاری اگر نشتر الماس شود با گرانجانی کاهل چه تواند کردن؟ آب شمشیر فزون می شود از دیده نرم نگه عجز به قاتل چه تواند کردن؟ شرم اگر پرده مستوری لیلی نشود پرده نازک محمل چه تواند کردن؟ در پی حاصل اگر دیده موران نبود آفت برق به حاصل چه تواند کردن؟ چرخ را از حرکت لنگر تمکین تو داشت با تو ظالم کشش دل چه تواند کردن؟ مانع شورش دریا نشود صائب موج با جنون قید سلاسل چه تواند کردن؟ صائب تبریزی