صائب تبریزی
غزل 6001 - 6995
غزل شمارهٔ ۶۲۵۷: نیست بی مغز حقیقت سخن خودشکنان
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نیست بی مغز حقیقت سخن خودشکنان گوش را تنگ شکرساز ازین خوش سخنان پیش جمعی که ز سررشته عشق آگاهند سنبل باغ بهشتند پریشان سخنان به وصال گل بی خار مبدل نکنم خارخاری که مرا هست ز گل پیرهنان قسمت رشته ز گوهر نبود جز کاهش دست کوتاه کنید از کمر سیم تنان نرود تلخی بادام به شکر بیرون نشود شاد دل از صحبت شیرین دهنان نقش از آیینه عریان چه برد جز افسوس؟ مرو از راه به نظاره سیمین بدنان با قد خم شده مغلوب هوا چند شوی؟ خاتم خویش برآر از کف این اهرمنان لاله زاری است که خون در دل فردوس کند جگر خاک به عهد تو ز خونین کفنان دست در دامن پر خار علایق مزنید تا برآیید ازین خرقه تن دست زنان تلخ و شوری که ز ایام رسد شیرین کن تا چو صائب شوی از جمله شیرین سخنان صائب تبریزی