صائب تبریزی
غزل 6001 - 6995
غزل شمارهٔ ۶۲۵۶: ای لب لعل تو مهر لب شیرین سخنان
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای لب لعل تو مهر لب شیرین سخنان گوی چوگان خم زلف تو سیمین ذقنان شمع فانوس خیالند ز بی آرامی همه شب ز آتش سودای تو گل پیرهنان هر کجا هست بتی، سنگ فلاخن سازند گر ببینند گل روی ترا برهمنان روی خندان تو تا انجمن آرا گردید خنده شد گوشه نشین در لب شیرین دهنان دست و تیغ تو مریزاد، که از پرتو او شد چراغان جگر خاک ز خونین کفنان تا قیامت نتوانست گرفتن خود را هر که لغزید ز نظاره سیمین بدنان شانه را دست شد از بی ادبی خشک اینجا منه انگشت به گفتار پریشان سخنان در همه روی زمین می شود انگشت نما هر که چون می به تمامی شود از خودشکنان غوطه در زهر چو طوطی خورد از دیده شور هر که صائب شود از جمله شیرین سخنان صائب تبریزی