صائب تبریزی
غزل 6001 - 6995
غزل شمارهٔ ۶۲۵۵: آب شد بس که در آتشکده دل پیکان
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
آب شد بس که در آتشکده دل پیکان دل مجنون مرا گشت سلاسل پیکان صحبت راست روان بال و پر توفیق است که ز آمیزش تیرست سبکدل پیکان نرسد بال و پر سعی به بی تابی دل می رسد پیشتر از تیر به منزل پیکان نیست آرام به یک جای دل آزاران را که بود در تن زخمی متزلزل پیکان طمع روی دل از سخت کمانی دارم که به عشاق دهد در عوض دل پیکان در دل از سختی ایام گرههاست مرا که از آنهاست کمین عقده مشکل پیکان از زمین چون هدف آغوش گشا می خیزند اهل دل را اگر آید ز مقابل پیکان نگذرد چون سخن سخت ز من راست چو تیر؟ که مرا گشت ز سختی گره دل پیکان جوهر از بیضه فولاد برون می آرد ساده لوحی که مرا می کشد از دل پیکان آسمان سیر شد از عشق، دل ما صائب پر برآرد ز سبکدستی قاتل پیکان صائب تبریزی