صائب تبریزی
غزل 6001 - 6995
غزل شمارهٔ ۶۲۳۵: نشان از بی وجودی نیست در روی زمین از من
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نشان از بی وجودی نیست در روی زمین از من ز گمنامی چه خونها در جگر دارد نگین از من ز اشک آتشین خط شعاعی گشته مژگانم ز خجلت شمع دزدد گریه را در آستین از من زنم نقش امیدی هر زمان بر آب، ازین غافل که می دارد دریغ آن تندخو چین جبین از من به خونم چون کباب امروز فتوی می دهد طفلی که رویش چون نگاه گرم گردید آتشین از من منم آن رشته هموار نظم آفرینش را که می گردد یکی صد، رتبه در ثمین از من ندارم گر چه در خرمن پر کاهی، به این شادم که رزق خوشه چین باشد زبان گندمین از من گر از تردستی من تر نشد کشت امید کس مرا این بس که ماند نام خشکی چون نگین از من چو می باید به تلخی ماند بر جا عاقبت صائب چه حاصل زین که چندین خانه شد پر انگبین از من؟ صائب تبریزی