صائب تبریزی
غزل 6001 - 6995
غزل شمارهٔ ۶۲۲۵: به یک زخم نمایان سرفرازم از شهیدان کن
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
به یک زخم نمایان سرفرازم از شهیدان کن چو صبح وصل خندانم ازین لطف نمایان کن اگر خواهی که خورشید از گریبانت برون آید سحرخیزی فن خود همچون صبح پاکدامان کن نگاه شور چشمان می برد شیرینی از شکر لب پر خنده خود را ز چشم غیر پنهان کن به زلف خود مشو مغرور و عالم را مزن بر هم حذر از ناله زنجیر سوز بیگناهان کن به عزم سیر با اغیار چون در بوستان گردی چو بینی سنبلی را یاد این خاطر پریشان کن گلت پا در رکاب جلوه باد خزان دارد برو ای بلبل بی درد آه و ناله سامان کن خیال زنده رود از سینه گرد غم برد صائب چو غم زور آورد بر خاطرت یاد صفاهان کن صائب تبریزی