صائب تبریزی
غزل 6001 - 6995
غزل شمارهٔ ۶۲۲۰: قدم بر چشم من نه قلزم خون را تماشا کن
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
قدم بر چشم من نه قلزم خون را تماشا کن بیا در سینه من بر مجنون را تماشا کن اگر تاب تماشای دل پر خون نمی آری ز زیر چشم باری چشم پر خون را تماشا کن جدایی نیست حسن و عشق را یک مو ز یکدیگر به جای زلف لیلی بید مجنون را تماشا کن مگو در چشمه خورشید نیلوفر نمی باشد بر آن رخسار چشم آسمان گون را تماشا کن اگر میل خیابان بهشت جاودان داری نظر بگشای آن بالای موزون را تماشا کن نگه را می کند خوناب حسرت شرم هشیاری بکش جامی و آن لبهای میگون را تماشا کن مبر حسرت اگر فوت از تو شد نظاره مجنون به سیر من بیا صد دشت مجنون را تماشا کن ندیدی گر تنور نوح و طوفان جهانگیرش ز داغ سینه من جوشش خون را تماشا کن نه هر چشمی تواند خط سبز عشق را خواندن به چشم داغ سودا بید مجنون را تماشا کن ندیدی گر هلال منخسف با زهره در یک جا در آن دنبال ابرو خال موزون را تماشا کن اگر در آتش سوزنده شاخ گل ندیدستی میان بزم ما آن جامه گلگون را تماشا کن مپوشان چشم ازان رخسار در ایام خط صائب رقم های لطیف کلک بیچون را تماشا کن صائب تبریزی