صائب تبریزی
غزل 6001 - 6995
غزل شمارهٔ ۶۱۶۷: گلگل از می روی آتشناک جانان را ببین
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گلگل از می روی آتشناک جانان را ببین گلفشانی را تماشا کن، چراغان را ببین ای که می گویی چرا بی دین و دل گردیده ای چشم های کافر آن نامسلمان را ببین میوه فردوس را تاب نگاه گرم نیست از نظر پوشیده آن سیب زنخدان را ببین سرسری چون آب ازین بستانسرا نتوان گذشت پای در دامن کش آن سرو خرامان را ببین بی ثبات پا، گل از نظاره چیدن مشکل است خار دیوار گلستان شو، گلستان را ببین پیش دست و تیغ او سر بر خط تسلیم نه آنگه از زخم نمایان مد احسان را ببین ای که می گویی به گل خورشید را نتوان نهفت روی گردآلود آن خورشید تابان را ببین عشق چون پاک از غرض گردد کمند الفت است گرد مجنون جمع این وحشی غزالان را ببین خاکساری می دهد گردنکشان را خاکمال گوی شو، سر پیش پا افکنده چوگان را ببین موشکافی بی حضور قلب صائب مشکل است جمع کن خود را و آن زلف پریشان را ببین صائب تبریزی