صائب تبریزی
غزل 6001 - 6995
غزل شمارهٔ ۶۱۳۷: شمع را شب تیغ روشن از نیام آید برون
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
شمع را شب تیغ روشن از نیام آید برون از سیاهی اختر پروانه شام آید برون حسن کامل می شود در پرده شرم و حیا از ته این ابر ماه نو تمام آید برون سبزه می آید به دشواری برون از زیر سنگ خط به تمکین زان لب یاقوت فام آید برون می شود از آفتاب تند محشر خامسوز از تنور خاک، نان هر که خام آید برون از رهایی بیشتر باشد ز زندانش خطر از تن خاکی چو جانی ناتمام آید برون دیدن پنهان او نگذاشت در من زندگی آه ازان روزی که این تیغ از نیام آید برون نزل خاصان است صائب حرف شورانگیز عشق از دو صد طوطی یکی شیرین کلام آید برون صائب تبریزی