صائب تبریزی
غزل 6001 - 6995
غزل شمارهٔ ۶۱۳۴: جان به صد داغ از تن خاکی سرشت آمد برون
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
جان به صد داغ از تن خاکی سرشت آمد برون جغد ازین ویرانه طاوس بهشت آمد برون فکر رنگین جلوه دیگر کند با بخت سبز خوش نماید لاله ای کز طرف کشت آمد برون چون زلیخا کز پی یوسف ز خود بیرون دوید جنت از دنبال آن حوری سرشت آمد برون هر کجا غم نیست، آنجا زندگانی مشکل است زین سبب آدم به تعجیل از بهشت آمد برون پرده بیگانگی چون از میان برداشتند برهمن از کعبه، زاهد از کنشت آمد برون جان روشن از غبار آلودگان صائب بجو باده چون آفتاب از زیر خشت آمد برون صائب تبریزی