صائب تبریزی
غزل 6001 - 6995
غزل شمارهٔ ۶۱۲۰: اهل معنی گر چه خاموشند از تحسین من
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
اهل معنی گر چه خاموشند از تحسین من غوطه در خون می زنند از معنی رنگین من سکته بی دردی از خواب عدم سنگین ترست ورنه خون مرده گردد زنده از تلقین من در جگرگاه نواسنجان این بستانسرا تیغها خوابیده از هر مصرع رنگین من از ید بیضای کلک من جهانی روشن است گر به ظاهر نیست شمعی بر سر بالین من مایه دار معنیم، دعوی نمی دانم که چیست خودفروشی نیست چون بی مایگان آیین من دیده یوسف شناس از خود بود منت پذیر می کند تحسین خود، هر کس کند تحسین من صور محشر پاره سازد گر گلوی خویش را برنمی گردد صدا از کوه با تمکین من نیست از منع تماشایی پر از گل گلشنم دست و پا از جوش گل گم می کند گلچین من شهد گفتار مرا صائب قوام دیگرست خامه ها را کرد بی شق معنی شیرین من صائب تبریزی