صائب تبریزی
غزل 6001 - 6995
غزل شمارهٔ ۶۱۰۱: آه می دزدد نفس در سینه افگار من
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
آه می دزدد نفس در سینه افگار من غنچه می خسبد نسیم صبح در گلزار من پرده گنج است ویرانی، که تا محشر مباد سایه افتادگی کم از سر دیوار من! بلبل تصویر، گلبانگ نشاط از دل کشید چند باشد غنچه زیر بال و پر منقار من؟ با دم جان پرور شمشیر عادت کرده است از دم عیسی هوا یابد دل بیمار من آسیا را دانه جان سخت من دندان شکست آسمان بیهوده می کوشد پی آزار من گر چه از مژگان کلکم آب حیوان می چکد می توان گرد کسادی رفت از بازار من هیچ گه دست حوادث از سرم کوته نبود قطره می زد در رکاب سیل دایم خار من صائب از بس چرخ در کارم گره افکنده است رشته تسبیح در تاب است از زنار من صائب تبریزی