صائب تبریزی
غزل 6001 - 6995
غزل شمارهٔ ۶۰۹۳: شد در ایام کهنسالی گرانتر خواب من
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
شد در ایام کهنسالی گرانتر خواب من در کف آیینه لنگردار شد سیماب من صبح بیداری شود گفتم مرا موی سفید پرده دیگر شد از غفلت برای خواب من بس که با گرد خجالت طاعتم آمیخته است خاک می لیسد زبان شمع در محراب من تا نپیوندم به دریا، نیست آسایش مرا می کند گرد یتیمی خاک را سیلاب من پیچ و تاب رشته برمی داشت دست از گوهرم تشنه ای سیراب می گردید اگر از آب من همچو پیکان در تن از بی طاقتی در گردش است از کجا تا سر برون آرد دل بی تاب من گر چه از سرگشتگان این محیطم عمرهاست نیست غیر از مشت خاری حاصل گرداب من دارد از زورآوری خم در خم صید نهنگ سر فرو نارد به صید ماهیان قلاب من صائب تبریزی