صائب تبریزی
غزل 6001 - 6995
غزل شمارهٔ ۶۰۸۴: در سرانجام عمارت عمر خود باطل مکن
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
در سرانجام عمارت عمر خود باطل مکن در زمین عاریت چون غافلان منزل مکن تا دل ویرانه ای را می توان تعمیر کرد نقد اوقات گرامی صرف آب و گل مکن جز زمین گیری ندارد پله عشق مجاز آشیان چون قمریان بر سر و پا در گل مکن چشم اگر داری که پا در دامن منزل کشی همرهی در قطع ره با مردم کاهل مکن نقد جان را عاقبت تسلیم چون خواهی نمود از تپیدن بیش ازین خون در دل قاتل مکن نقل زاد آخرت با دست تنها مشکل است بخل در برگ و نوا زنهار با سایل مکن بی نگهبان نفس سرکش می شود مطلق عنان از کمین خویشتن صیاد را غافل مکن صرف باطل ساختی سر جوش ایام حیات باری این ته جرعه اوقات را باطل مکن شمع از آتش زبانی سر به جای پا نهاد از سبک مغزی زبان بازی به یک محفل مکن یک جهت شو در طریق عشق چون مردان مرد بیش ازین اوقات صائب صرف لاطایل مکن صائب تبریزی