صائب تبریزی
غزل 6001 - 6995
غزل شمارهٔ ۶۰۶۵: چون سکندر خانه عمر از اثر آباد کن
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چون سکندر خانه عمر از اثر آباد کن این بنای سست پی را آهنین بنیاد کن می شود وقتی که فریادت شود فریادرس تا نفس در سینه داری ناله و فریاد کن سرو را تشریف آزادی به رعنایی فکند بنده خود کن، ز رعنایی مرا آزاد کن روزگار کامرانی را زکاتی لازم است در حریم شعله ما را ای سمندر یاد کن نیست غیر از عشق خضری در بیابان وجود هر کجا گم گشته ای یابی، به عشق ارشاد کن چند ای گل جلوه در کار تماشایی کنی؟ بینوایان قفس را هم به برگی یاد کن می رساند موج کشتی را به ساحل بی خطر صبر بر جور ادیب و سیلی استاد کن گر دو صد تیغ زبان باشد ترا در عرض حال در نیام خامشی چون سوسن آزاد کن از کمند پیچ و تاب عشق صائب سر مپیچ همچو جوهر ریشه محکم در دل فولاد کن صائب تبریزی