صائب تبریزی
غزل 6001 - 6995
غزل شمارهٔ ۶۰۱۰: اندکی کوتاه کن زلف بلند خویشتن
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
اندکی کوتاه کن زلف بلند خویشتن تا مبادا ناگه افتی در کمند خویشتن گر چه این تعلیم بهر من ندارد صرفه ای تا شوی واقف ز حال مستند خویشتن لیک می دانم که از فولاد اگر باشد دلت برنمی آیی به مژگان کشند خویشتن ناز در تسخیر ما گر می کند استادگی مشورت کن با دل مشکل پسند خویشتن حسن چون افتاد شیرین، دل ز خود هم می برد نیشکر بیرون نمی آید ز بند خویشتن ز اشتیاق خویش در یک جا نمی گیرد قرار ای خوشا حسنی که خود باشد سپند خویشتن شکر این معنی که عیسای زمانت کرده اند اینقدر غافل مشو از دردمند خویشتن لب نگه دار از لب ساغر که نادم می شود هر که اندازد در آب تلخ، قند خویشتن سعی تا حد توکل دست و پایی می زند چون به این وادی رسی پر کن سمند خویشتن پند دل صائب مرا از کوی او آواره کرد هیچ کافر گوش نگذارد به پند خویشتن! صائب تبریزی