صائب تبریزی
غزل 5001 - 6000
غزل شمارهٔ ۵۹۵۶: به وحشت ز دنیا سلامت گزیدم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
به وحشت ز دنیا سلامت گزیدم به دامن کشیدن گل از خار چیدم حجاب دل و دیده روشنم شد چو نرگس به جز پشت پا هر چه دیدم ز آزادگی جمله تن دست گشتم که چون سرو دامن ز گلزار چیدم برآوردم از جیب هر روزنی سر به هر کوچه چون مهر تابان دویدم امیدم ز مشق جنونی که کردم به آن مد آهی است کز دل کشیدم زهستی جدا شو که این راه را من به مقراض قطع تعلق بریدم به یک فرد بسته است صد دفتر اینجا به خود تا رسیدم به عالم رسیدم ازان گشت شیرین چو گوهر کلامم که از بحر هر تلخ و شوری چشیدم ازان شیر گیرم که در عهد طفلی ز بی شیری انگشت خود را مکیدم ادب بود منظور، نه تن پرستی اگر خار راه تو از پا کشیدم تو با هر که خواهی برو آشنا شو که من خیری از آشنایی ندیدم نصیب من از قرب این لاله رویان بساطی است کز داغ بر سینه چیدم مرادم تو بودی ز سیر و اقامت ز هر جا گذشتم، به هر جا رسیدم مده صائب از دست دامان وحشت که من از رمیدن چنین آرمیدم صائب تبریزی