صائب تبریزی
غزل 5001 - 6000
غزل شمارهٔ ۵۹۴۸: با آن که من ندارم کاری به کار مردم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
با آن که من ندارم کاری به کار مردم دایم کشم کدورت از رهگذار مردم دنبال خلق گردد خود را کسی که گم کرد خود را بیاب و بگذر از انتظار مردم امیدواری خلق عنوان نا امیدی است زنهار تا نباشی امیدوار مردم از منت آب حیوان تیغ برهنه گردد لب تر مساز زنهار از جویبار مردم بنیاد اعتبارات پا در رکاب باشد مگذار دل ز خامی بر فخر وعار مردم در زیر تیغ دایم خون می خورد ز خجلت هر کس به برگ سبزی شد شرمسار مردم در چشم عیبجویان ظلمت همیشه فرش است ز آیینه پشت بیند آیینه دار مردم از سیر لاله و گل خاطر نمی گشاید از مردم است صائب باغ و بهار مردم صائب تبریزی