صائب تبریزی
غزل 5001 - 6000
غزل شمارهٔ ۵۹۴۶: چشم گشایش از خلق نبود به هیچ بابم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چشم گشایش از خلق نبود به هیچ بابم در بزم بیسوادان لب بسته چون کتابم در ملک بی نشانی ازمن چه جرم سر زد؟ کز شش جهت فکندند در پنجه عقابم هر چند کشتی من بر خشک بسته گردون نومید بر نگشته است یک تشنه از سرابم محو محیط وحدت مستغرق وصال است من از ره تعین سرگشته چون حبابم در زهد خشک باشد پوشیده مشرب من آب حیاتم اما خس پوش از سرابم چون ماه نو تواضع با خاکیان نمایم با آن شکوه گردون گیرد اگر رکابم هرگز دلم نبوده است بی داغ عشق صائب چسبیده است دایم بر اخگری کبابم صائب تبریزی