صائب تبریزی
غزل 5001 - 6000
غزل شمارهٔ ۵۹۴۵: به سینه تخم امیدی چو شوره زار ندارم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
به سینه تخم امیدی چو شوره زار ندارم ستاره سوخته ام چشم بر بهار ندارم چو درد و داغ محبت درین قلمرو وحشت بغیر گوشه دل هیچ جا قرار ندارم گذشته است ز منصور پایه سخن من سر جدال به هر طفل نی سوار ندارم عنان سیر مرا شوق بیقرار که دارد؟ که همچو ریگ روان هیچ جا قرار ندارم خجل ز رهزن این وادیم که در همه عالم چو گردباد لباسی به جز غبار ندارم گرم به چرخ برآرد، ورم به خاک سپارد دماغ شکر و شکایت ز روزگار ندارم هزار حلقه فزون جنگ با نسیم نمودم هنوز راه در آن زلف تابدار ندارم عبیر پیرهن گوهرست گرد یتیمی به دل غباری ازان خط مشکبار ندارم (بود چو تیغ ز من آب لاله زار شهادت چه شد به ظاهر اگر نم به جویبار ندارم؟ ) گذشتیم از سر ناموس و اعتبار چو صائب هنوز در نظر عشق اعتبار ندارم صائب تبریزی