صائب تبریزی
غزل 5001 - 6000
غزل شمارهٔ ۵۹۴۲: قسم به ساقی کوثر که از شراب گذشتم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
قسم به ساقی کوثر که از شراب گذشتم زباده شفقی همچو آفتاب گذشتم حجاب چهره مقصود بود شیشه و ساغر نظر بلند شد، ازعالم حجاب گذشتم کشیده بود به دام فریب، عالم آبم صفای دل مددی کرد، همچو آب گذشتم ز هر چه داشت رگ تلخیی، امید بریدم چه جای باده گلگون، که از گلاب گذشتم به خون شرم و حیا می پرید چشم حبابش هزار شکر کز این خونی حجاب گذشتم اگر چه موج سراب است شیشه خانه مشرب رسید جان به لبم تا ازین سراب گذشتم ز شیشه چون گذرد رنگ می به گرم عنانی؟ ز شیشه خانه مشرب به آن شتاب گذشتم به زور جذبه توفیق و پایمردی همت چو برق و باد ز رطل گران رکاب گذشتم شراب، خون روان و کباب، خون فسرده است هم از کباب بریدم، هم از شراب گذشتم عجب که پیرخرابات نگذرد ز گناهم که من ز باده گلرنگ در شباب گذشتم امید هست که در حشر زرد روی نگردم چو من به موسم گل صائب از شراب گذشتم صائب تبریزی