صائب تبریزی
غزل 5001 - 6000
غزل شمارهٔ ۵۹۳۹: آن طفل یتیمم که شکسته است سبویم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
آن طفل یتیمم که شکسته است سبویم از آب همین گریه تلخی است به جویم حاشا که پر از می نکند پیر خرابات روزی که شود خالی ازین مغز کدویم چون صفحه مسطر زده آید به نظرها از سیلی بیرحمی اخوان بر رویم از دایره عشق تو بیرون ننهم پای گر مه کند از هاله خود طوق گلویم چون صبح گذشته است ازان چاک دل من کز رشته تدبیر توان کرد رفویم آن سوخته جانم که اگر چون شرر از خلق در سنگ گریزم بتوان یافت به بویم صائب به دلم باد مرادی نوزیده است چون غنچه ازان روز که دلبسته اویم صائب تبریزی