صائب تبریزی
غزل 5001 - 6000
غزل شمارهٔ ۵۹۳۳: یک چشم زدن فرقت می تاب نداریم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
یک چشم زدن فرقت می تاب نداریم تا شیشه به بالین نبود خواب نداریم تا بوسه چند از لب پیمانه نگیریم چون شیشه خالی به جگر آب نداریم در روز حریفان دگر باده گسارند ماییم که می در شب مهتاب نداریم از حادثه لرزند به خود قصر نشینان ما خانه بدوشان غم سیلاب نداریم از نقش تو فانوس خیالی شده هر چشم چون شمع عجب نیست اگر خواب نداریم در دایره بی سببی نقطه محویم هرگز خبر از عالم اسباب نداریم آیینه ما گرد تعلق نپذیرد ما چشم به خاکستر سنجاب نداریم گرگان به سمورند نهان تا به گریبان ما بی دهنان طالع سنجاب نداریم صائب تبریزی