صائب تبریزی
غزل 5001 - 6000
غزل شمارهٔ ۵۹۰۷: بیخود ز نوای دل دیوانه خویشم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بیخود ز نوای دل دیوانه خویشم ساقی و می و مطرب و میخانه خویشم شد خوبی گفتار ز کردار حجابم درخواب ز شیرینی افسانه خویشم زان روز که گردیده ام از خانه بدوشان هر جا که روم معتکف خانه خویشم هر چند که دادند دو عالم به بهایم خجلت زده از گوهر یکدانه خویشم بی داغ تو عضوی به تنم نیست چو طاوس از بال و پر خویش پریخانه خویشم دیوار من از خضر کند وحشت سیلاب ویران شده همت مردانه خویشم یک ذره دل سختم از اسلام نشد نرم در کعبه همان ساکن بتخانه خویشم آن زاهد خشکم که در ایام بهاران در زیر گل از سبحه صد دانه خویشم صائب شده ام بس که گرانبار علایق بیرون نبرد بیخودی از خانه خویشم صائب تبریزی