صائب تبریزی
غزل 5001 - 6000
غزل شمارهٔ ۵۹۰۵: از تلخ زبانان نشود پست خروشم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
از تلخ زبانان نشود پست خروشم طفلم، نتوان کرد به دشنام خموشم نم در دل میخانه خمارم نگذارد گر جلوه ساقی نشود رهزن هوشم چیزی نشود بر دل آزاده من بار جز دست نوازش که گران است به دوشم بینا ز نظر بازی دریاست حبابم فانی شوم از بحر اگر چشم بپوشم ریحان بهشت است مرا خواب پریشان تا خط بناگوش ترا حلقه بگوشم آب گهرم بسته یخ از سردی بازار هر چند که یوسف به زر قلب فروشم چون سیل مرا هست ز خود سلسله جنبان موقوف به طوفان نبود جوش و خروشم این آن غزل حاجی صوفی است که فرمود آن روی نداری که ز تو چشم بپوشم صائب تبریزی